با من به بهشت بیا...

شاید دارم پاییز می گیرم

پنجشنبه, ۲۸ آبان ۱۳۹۴، ۰۸:۱۲ ب.ظ

چند تا فیلم و یه کارتون خریدم... 

امشب یکیشو ببینم


یه خورده سر دلم سنگینه 


آخ آخ... دردمو می دونم 


چند وقته گریه نکردم 


+ امروز خانمه حسابی به ح توپید 

اونم حسابی عصبانی شد 

الان مثلا من و مونا تصمیم گرفتیم با ح دوست تر باشیم که حرفاشو بزنه با ما... خودشو خالی کنه 

فقط امیدوارم حالشو بدتر نکنیم 

راستش درد بی حمایتی... درد ضعیف بار اومدن روح... از خیلی چیزا بدتره 

اون وقت پای هر مشکلی زمین میخوری... 

آخرشم دور از زمین و زمان میفتی 

درد ح هم همیناس... 

به قول معروف دچار مشکلات روان تنی هم شده... بس که فشار میاره به خودش

و همچنین داره یه سنگ میشه 

سنگی که فقط دوست داره خودشو اثبات کنه 

به هر طریقی 


+ می فهممش خب اصن 


+... 


+ به این فکر کردم امروز... که ینی هیچ وقت دلش برام تنگ نمیشه؟  

به درک... مگه مهمم هست؟ 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۸/۲۸
شیرین

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">