الکی مثلا من مخ کلاسم
شنبه, ۳۰ آبان ۱۳۹۴، ۱۰:۵۳ ب.ظ
آب خوردم... اومدم بالا... دیدم کنار راه پله دو سه تا از بچه ها وایسادن با یه خانمه صوبت می کنن و میگن نمی دونیم... مخ کلاسمونم نیست
بعد که منو می بینن میگن عهه اوناهاش.. فاطمه بیا... این مخ کلاسمونه!!
:)))))
خانمه ترم 3 بود ولی یکی از درسامون مشابه بود. میخواست بدونه سوالای امتحانی که ما دادیم چی بود
+ تاپ استیودنت شدنم آرزوست :-P
+ تازه راجب کارورزیا هم حسابی تجربیاتشو در اختیارمون گذاشت.. دمش گرم
گفت هلال احمر نرین یه وقت... اصلا هیچی یاد نمیدن
گفت یا دادگستری یا بهزیستی یا بیمارستان و اینا
من و دال هم احساس کردیم حال می کنیم بریم بیمارستان
حالا ببینیم تا ترم بعد چی میشه
+ امروز سر جامعه و اندیشه اینقدر با دال صوبت و خنده داشتیم :-|
سر اندیشه خصوصا :)))
دست خودمون نبود واقعا
+ نمی دونم چرا استادا کلاسمونو دوس دارن :-| عجیبه :-P
+ شنبه ها خ کسله... یه درسا و استادای خواب آوری داریم که حد نداره
+ تعطیلات این هفته هم رسید :-P
برنامه ریزی ام آرزوست
+ دکتر ب.. کلا ترجیح میده به جای کلاس بهداشت.. کلاس عرفان و ادبیات برگزار کنه :))))
با چه حالتی و به چه طوری هم شعر میخونه... تند تندددد
ما هم نمی تونستیم بهش نخندیم
دفعه قبل که فهمیدیم تخصصش پوست مو زیباییه... قشنگ پوکیدیم :))))
تازه دامداری هم دارن!!!!
۹۴/۰۸/۳۰