با من به بهشت بیا...

من و ارواح پیر

شنبه, ۷ آذر ۱۳۹۴، ۱۱:۰۷ ب.ظ

زندگی کردن باهاشون گاهی کمی خراش دهنده و...  است 


گاهی... کمی 


میل درونی خاصی به مبارزه کردن باهاشون دارم و هرچیزی منو تا ته رنجیدگی و خشم های پنهانی می بره 

چه دلیلی داره جز خاطرات بد؟ 


از طرفی هم دلسوزی و... منطقی بودن و... 


از طرفی هم نیاز به آرامش و محبت 


... 


+ اینجور موقع ها در لحظاتی چند فکر می کنم همه درهای دنیا بسته س و من یه موجود پر منفی ها و لاعلاجم....  و هیچ امیدی نیست و دنیا و هرچی عشق همین جا به پایان می رسه و بعد سیل حس سرزنش ها 

ولی واقعا کم طول میکشه 

مث حمله عصبی میمونه:)))  چند دقیقه ای حتی جمع میشه 


+ هعییی 


+ خ خسته م... بخوابم خوب میشم... مهم نیست 

نه که با غم بگم مهم نیست... واقعا بی خیال مهم نیست 


+ پیری!!!  ارواح پیر خانه 

+.... 

+ عزیزم کجایی؟  دقیقا کجایی؟  


+ شماره شو با اسم جان... سیو کردم...  جان :))) :-P 




موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۹/۰۷
شیرین

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">