من کیم... ؟
یک جوری شده جزو زندگی...
پست رمزدارمان هم نمی آید
:)
+ مهسا امشب دوباره جوشیدن گرفت و این یعنی من پر از حس خوب میشم
مهسا الهام بخش زیرورو کننده...
از مکالمه امشب عکس می گیرم
شباهت بین من و سین... که باعث شده مهسا به اعتماد کنه به دلش :))
+ چه قدر بی باور شدم
راست راستش... با هر حرف مهسا... یه علامت سوال میامد که واقعا حقیقت داره؟
چه بلایی سرم اومده؟ :-|
شایدم بلا نباشه
ولی دوباره... دوباره باید محکم کنم یه چیزایی رو... به انتخاب خودم
وگرنه یه موجود بی احساس مردد می مونم
البته این حسو در کنار... ندارم! مخاطب پست های رمزی رو میگم!
شاید بعدها فرصتی دست داد... که... راجب یه چیزای مهمی باهاش حرف بزنم...خیلی دوست دارم اینطوری
+ مهسا میگه... من مخ همه رو میخونم... ولی بعد هفت سال هنوز نتونستم ذهنتو بخونم یا کنترلت کنم
میگه هنوز برام معمایی
میگه سین هم برام همینطوره
+ نمی دونم... چند وقته هیچی نمی دونم