با من به بهشت بیا...

عینهو ژوکر شده.. می پره وسط

چهارشنبه, ۹ دی ۱۳۹۴، ۰۹:۳۱ ب.ظ

سایه ش هنوز از سر زندگیم برداشته نشده 


چند وقت یه بار... شاید هر روز...  


شکل این کوتوله ی ژوکر داستان های یاستین گوردر... 


مرموز.. آروم.. ناگهانی... از کنار فکرام.. از کوچه پس کوچه ها... رد میشه 


رد میشه و میره... 


و منم گاهی با طعنه حرف هایی بهش می زنم... گاهی دنبالش می کنم... گاهی بخشیدمش... 


گاهی... 


می تونم بگم اون قدری دیوونه هست که این حالت روانی رو برای من بپسنده 


  + خبرشو که این ور و اون ور می شنوم... بیشتر ترغیب میشم که بیشتر و بیشتر تو آغوش زندگی واقعی فرو برم... 


بیشتر و بیشتر دور بشم...  


همینکه مخالف زندگیش زندگی کنم... آرامش میگیرم شاید 


+ راستش بیشتر و بیشتر هی به تفاوت هامون پی می برم... تفاوت های اساسی 

گرچه با قاطعیت اعلام می دارم که نشناخمش هیچ وقت... هیچ آدمی رو در این دنیای لعنتی غیرواقعی نمیشناسم... 

برای همین هیچ نظری راجبش ندارم... 

اشتباهی بود... گذشت... 


+ همیشه حد رابطه رو نگه دار... چه با آدمای واقعی چه غیر واقعی 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۱۰/۰۹
شیرین

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">