جاست تو دی!
تموم شو زودتر تعطیلات... تموم شو
+ فقط دو روز!!
+ زندگی بدون کار... بدون یار... در خانه محبوس مانده... قطعا به قول این روزها... خر عست!
+ از هرطرف که روشنی پیدا می کنم... خیلی سریع ناپدید می شود! شاید ماهی لغزانیست در دستانم
+ درک نمی کنم خانم مامان چطور این همه سال کنج خونه مونده
+ ینی الان خود پوچیسم منم! ینی پوچیسم شدم! میشه ازم پیروی کرد!!!!
+ امیدوارم امشبم بتونم برم سر نی نی و بزرگش کنم! و یه لحظاتی غرق بشم توش
خب با اینکه برگرفته از یه واقعه تو زندگی واقعیمه... اما به نظرم بهش دید هنری داشته باشم بهتره! قبول کنم داستانه... باید خارج شه... لازمم نیست خیلی بیان کنه یا واقعی باشه
خودم فهمیدم فقط چی گفتم فک کنم
+ این قدر بدم میاد از خونه موندن که حتی دلم نمیخواد اینجا دلتنگ بشم:-| ترجیح میدم تو خیابون دلتنگ شم :)))
+ باز خوبه شب میشه
خدایا اگه خواب نبود چی میشد!! صبح میشه آدم میگه آخ جون یه چیز نو
+ همچنان معماهویدا می خوانیم و دلمان فحش دادن میخواهد :-P
+ اههه این داییه اومد! اصن حال ندارم برم سلام کنم :-/