و آدمی چه می تواند بکند...
شنبه, ۱۷ بهمن ۱۳۹۴، ۱۱:۳۵ ب.ظ
کاش کسی از شما می تونست پای پست قبل بنویسه... نگران نباش! دیگه تموم شد... دو روز دیگه چشمت روشن میشه جنگلی...
کاش کسی می تونست
کاش خدا می اومد در گوشم چیزی میگفت...
کاش کسی می گفت... بعد این همه روز... بالاخره......
کاش کسی قدمامو محکم می کرد
من کمی ترسیدم
و آدمی چه می تواند بکند...
جز صبر...
جز صبر...
تا تمام شود...(ضمیر برمی گردد به آدم)
هنوز هم میشه خوند؟
معاشران گره از زلف یار باز کنید
شبی خوش است بدین قصه اش دراز کنید
.
.
.
به جان دوست که غم پرده بر شما ندرد
گر اعتماد بر الطاف کارساز کنید...
۹۴/۱۱/۱۷