با من به بهشت بیا...

اور دوز

پنجشنبه, ۲۲ بهمن ۱۳۹۴، ۰۶:۲۰ ب.ظ

ای امان از روز تعطیل! 

اینقدر دوز روز تعطیلی خونم بالا رفته که هرگونه روز تعطیل برام غیرقابل تحمله :-| 


گرچه اکثرا یا فکرم مشغوله یا دارم یه کارایی می کنم ولی تهش هم حوصله م سر میره 


کاش امروز جمعه بود فردا شنبه بود. 


مامان که حالش خرابه و افتاده و جریانات دیروزو دوره می کنه 

منم موندم!  شاید منم خیلی وقتا دارم دیروزو دوره می کنم 


دیشب خیلی بدوضعی داشتم.  

دو ماه فرزند یک پدر!  کشف کردم!  کلی هم گریه کردم 

این جمله کاملا رمزیه!  :-| 


راستش یه وقتایی راجب منطقه احساسی و تمثیلی خودم نسبت به آدما... هیچ صوبتی و نظری ندارم

:-| 


اصلا هم خوشم نمیاد تو مودشون باقی بمونم 

مث یه آب و هوای غالب می مونه که دوست دارم توش بمیرم و هم اینکه از وجودم خارجش کنم تا زنده بمونم 


باز هم جنگ بین دو تمایل نیستی و مانایی 

شاید نبرد کلمه بهتری باشه 


این روزا نظریات جالبی داره تو ذهنم شکل می گیره... مثل لزوم خیلی تمایلات و سیستم خودکار انسان و...  که اصلا همینا که گفتم نیست و خودمم نفهمیدم اینا که الان گفتم چیه ولی خب درکل لزومی نمی بینم جایی بنویسمشون 


هنوز خیلی باید فکرام بخیسه 


چه لزومی داره اصلا همه چی رو بنویسیم!!  


زندگی تو درون ماست و هرکدوممون یه کتابیم که باید خودمونو بخونیم واسه خودمون 


والا 


نوشتن های استخراجی مدلش فرق داره!!  

که مثلا تهش میشه اثر هنری برای بعضیها 


خلاصه که... یه نفر دیگه هم به لیست با من به بهشت بیا اضافه شد... آن دیگری ماه! 


انسان چ موجود عجیبیه... جلل خالق 

ساده لوحیه آدم بخواد خودشو یکرنگ و یکدست ببینه و سعی کنه خودشو قضاوت کنه 


اون خلاصه که که گفتم اصلا خلاصه حرفای بالا نبود... همینجوری گفتم 


الان هم درگیر فکر کارورزیم و کتابا و اینا 


و تو که اه... دلم برات تنگ شده.. اویممم


چه فرقی داره صدسال دیگه این لحظه چطور بوده... به قول سیدعلی صالحی اما به بیانی دیگر چون شعرش یادم نیست 


خیلی منو ثابت قدم کرد چند روز پیش این شعر در زمینه ثبت نکردن وسواس گون لحظه ها و زندگی کردن 


اما شاید یه مدل متوسطش یه تمایل طبیعی باشه اصلا 

طبق نظریات این روزام... احتمال این قضیه بسیار زیاده 


دیروز موریس ستودگان یه چیز جالب گفت... اینکه ایشون میفرمودند از عقل خود استفاده کنید

خطاب به کسی که حدیثی گذاشته بود 


واقعا چی مهم تر از استفاده از عقل؟؟؟ 


آخیییش! 


آدم باید صریح باشه 


هرچی میخواد بگه یگه 

حتی اگه درهم 


آدم باید تکلیفش با خودش مشخص باشه 

بدونه میخواد چی کار کنه 


+ صبح که پاشدم یه جمله حکیمانه گفتم!  حالمم خوب بود

بعد گند خورد به حالم!  بعد خوب شد... بعد بد شد... بعد خوب... بد... خوب... بد 

از شدت دوز بالای روز تعطیل خونم... اور دوز خواهم کرد:-| 

جمله حکیمانه ام این بود... 

وَلش دوس ندارم بنویسم

راجب رابطه تقوا و خودآگاهی بود و اینکه کسی که خودشو آگاه نباشه... با تقوا فقط به مغز خودش فشار میاره 

حالا... اینکه تقوا دقیقا چیه و اینکه به نظرم مسایل انسانیه و یکی از اعمال مغز... حال ندارم توضیح بدم 

کلا به نظرم دین درست... کاملا انسانیه!  و نباید کسی جدا کنه 

منظورم اینه که یه چیزایی رو میگه که اگه کسی مثلا پیرو اون دین نباشه هم میتونه بهش برسه 


+ یه چیز دیگه اینکه!  منم اسلامو قبول دارم 

ولی اینا دارن از مسایل احساسی اسلام روکشی میسازن برای حکومتشون 

نه اینکه از مسایل منطقی و توصیه های گرداندن حکومتش استفاده کنن برای حکومتشون

و این واقعا دروغ... دروغ محض 

دو روییه 

خودشون هم حالیشون نیست

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۱۱/۲۲
شیرین

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">