با من به بهشت بیا...

خورشید بیدارشو2

جمعه, ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۲:۳۴ ب.ظ

از محتویات وب قبلی 

We never said goodbye


یه برنامه ای دارم که به سرعت بعد از 31 شهریور اجراش می کنم...  انشالله 



به اون تکرارش احتیاج دارم!! 



به نظرم آدمایی که فک می کنن و می نویسن و می خونن و...  باید یه چیزی تو زندگیشون باشه که نیاز به تفکر نداشته باشه...



من و مریم گفته باشیم...  عمرا قبول شیم:-P 



انتظار نداشته باشین من 1 مرداد خوشحالی از موفقیت داشته باشم...  خوشحالی از آزادی فقط احتمالش هست 



+ آدما... بدانید که اینجانب خوشمان نمیاد وقتی یه جوری هستیم و تو خودمون کسی حالمونو بپرسه هی بگه چی شده 


مهسا هم خیلی تلاش می کرد و موفق نمی شد 


حساب کتاب آدمایی که آدمو می فهمن هم جداس...  اونا خودشون می دونن چی بگن به آدم... والا



+ تیتر پست هم یه موزیک قشنگه که بعدا میزارم

14مرداد 

_________________

ماه تو را می خواند

اگه یه لحظه هایی داری که یهو یه حالی میشی بی علت...  بدون کسی یاد تو افتاده 


شاید اشکی ریخته...  شاید چیزی خونده...  شاید حرفی زده...  فوت کرده تو آسمون...  سپرده به فرشته ها...  که بهت برسونن 


اگه به ماه نگاه کردی و حس کردی با بقیه شب ها فرق داره...  بدون کسی که با ماه داستان ها داره و پیوند ها...  نشونه ای داده بهش وخواسته سلامشو به تو برسونه...  سپرده یه دل سیر از طرف خودش نگاهت کنه 


ماه نگاهت می کنه و فرشته ها برات حرف ها دارن...  


تو اگه متوجه نگاه ماه می شدی...  اگه حرف فرشته ها رو گوش داده بودی... 



۱۶ مرداد ۹۴ ، ۲۰:۰۹ ۱ نظر  ۱  ۰

___________________
از این شاخ تا شاخ بعد

10 روووز :-D 

+ خوشبختی موکولی به آینده -  اصطلاحی که از جلسه جمعه گروه تو مخم می پیچه :-)


+ دیروز با مریم در حال برنامه ریزی بودیم.  3 تا هدف برای خودمون گذاشتیم...  زمان پایانشو مشخص کردیم...  خیلی کار جالبی بود.  

البته فرض رو بر این گذاشتیم که قبول نمی شیم:-P 


+ اصن مدرک مگه مهمه؟؟  نچچچ 

+ توی اون هدف هام بود که دیگه بی خیال این روند و مدرکش شم...  از یه ور دیگه میرم...  B-) 

+ آیندگان غبطه می خورند که چه قدر پیچیدم و پریدم ازین ور به اون ور در این روند تحصیل و کسب علم و دانش و آرزوها و... 

البته غبطه خوردن نداره ولی به نظرم کاملا طبیعیه که آدم ازین شاخ به اون شاخ بپره تا شاخ مورد علاقه شو پیدا کنه 

ولی نمی دونم چرا واسه بعضیا اینقدر غیرطبیعی و نامناسب به نظر میاد 

اصن همین پریدنا چیزای جدیدی به آدم اضافه می کنه...  به نظرم که خوبه 

۱۹ مرداد ۹۴ ، ۱۳:۱۵ ۱ نظر  ۰  ۰

______________________________
با تو زیباترم

من هرچند با تو زیباترم...  


بر عاشقت آفرینی بگو 

:-) 




+ شکافتم با چاقو دیشب... یکی از آن..  آن هایی که میخواست من را بریزد توی قالب پیش بینی آینده و تعادل سطحی 


+ فکرم خیلی تصویر سازههه..  خودمم تعجب می کنم از این همه تصویر جالب... 

هرچی رو هرچی رو بفهمم به صورت خودکار تصویر میشه تو مخم...  یه تمثیل 

دوست دارم این استعدادمو :-) 

۲۱ مرداد ۹۴ ، ۱۱:۰۰ ۱ نظر  ۱  ۰

________________________

با من به بهشت بیا

رفته بودم پیش خانم نون و بچه ها! 


ینی اگه امسال کلا قبول نشم و دوباره هم نخوام کنکورشو بدم ، بازم پشیمون نمیشم ... 


به خاطر این بچه ها و خاطره ها و روزای باحالمون !:))) عالین ینی



+ فک می کردم دیگه هیچ وقت نمی بینمش !! نگو ......... هییممم 


+ تپش قلبم تند شد !!! بازم میاد و شاید یه بار دیگههه !! فقط یه بار دیگه ... فقط یه بااار .... تو یه روزی که سرده و جایی که قبل نیست ... و همه لحظه ها برای همیشه اونجا دفن شده ... همون جایی که قبل بود 

و صدا کنم ... اما من حتی نتونستم با استلا خداحافظی کنم ... چه برسه به اویی که یک روز سرد دوباره میاد 


+ این دو تا بالاییا به هم ربطی ندارن !!! 


+ استلا دریا بود . موج می زد ... آبی بود ...


+ چه تعابیری ... چه روز هایی ... چه دونفر برگزیده ی دوست داشتنی ... چه فراموش نشدنی ... چه احساس تعلقی ... چه خواب های واقعی ... چه اتصالی .... امیدوارم حالا دیگه بالاخره بزرگ شده باشم !! 

مطمئنم دیگه این اتفاقا تکرار نمی شن .... یه دونه بودن 



+ حتما که نباید بعضیا رو توی دنیا داشت ... جهان دیگری هست حتما بعد ازین دنیا و کلی فانتزی های عجیب غریب من که کاملا خودمو آزاد می زارم برای خواستنشون :) 


+ من تو رو توی این دنیا و توی بهشت و هر جهان دیگری میخوام :)))) 


+ زمستون داشتم یه رمان می نوشتم با نام : با من به بهشت بیا !!


شاید یه روز دوباره رفتم سراغش و کاملش کردم 



۲۴ مرداد ۹۴ ، ۱۷:۰۰ ۱ نظر  ۱  ۰

_________________________________

برگشتم و خوشحالم

سلام... 

من برگشتم و خوشحالم :-) 


خدایا ممنونم که کمکم کردی ازون حس ناکامی که منو گرفته بود خلاص شم...  نتیجه اصلا مهم نیست...  مهم حس خوب منه 


خدایا ممنونم منو وسیله ای گذاشتی برای امید دادن به بچه ها و اونا الان آروم تر و امیدوارترن 


ممنونم که کمکم کردی اون قدر زحمتی که کشیدم رو احساس کنم B-) 


+ یکی دو ماه دیگه نتایج میاددد:-D. 

ینی هررررر...  هررررر...  کلا سازمان سنجش ما رو سرکار گذاشته :-P 


+ به سبب الف بودن... اولین نفر از دوستامون بودم که امتحان دادم!  اونا روزای بعدن... B-) 


+ خانم سین... بعد ازینکه امتحانو ازم گرفت و چه قدرم عالی بود این زن... 

گفت : تو همونی هستی که کوچیک بود؟؟  الان بزرگ شدیی!!!!  چه قدر تغییرر کردییی 

راستی گفت به خواهرتم خیلی سلام برسون:-D خواهرم بگیر سلاموووو

+ اون ده در که می گفتم...  پنج در بود...رفتم همه شونو B-) 

مهم رفتنه...  کیفیت که مهم نیست:-P 


+ امروز حس... پس منم می تونم...  داشتم B-) 


+ یه موجود خسته و کوفته ایم...  از چارصبح تا الان نخوابیدم... البته موقع برگشتن تقریبا تو ماشین بیهوش شدم... چه قدم گرمم بووود:-D 

یه بار نزدیک بود از گ‌شنگی و استرس غش کنم:-P 


+ حالا نتایجو کی داده کی گرفته :-D هرچی شد شد...  

راحت شدیم بابااااا 

دوستامم بدنن 


۳۱ مرداد ۹۴ ، ۱۸:۰۸ ۰ نظر  ۰  ۰

_________________________________

هوای شهریور

این ماهو دوست دارم...  شاید بیشتر از ماه تولد خودم 


+ چه قدر دروغش دلمو سنگین کرد....... 

.............................  

............. 


+ بی خیال...  


+ یه دسته بندی اضافه کنیم به اینجا 



۰۱ شهریور ۹۴ ، ۱۳:۴۸ ۱ نظر  ۰  ۰

_____________________________

فقط باید صبح شه

چه قالب باحالیه...  خوشم اومد ازش 


+ دلم تغییر میخواد 

و الان می تونم...  الان وقتشه 

بالاخره دلم چیزی خواست که وقتشم بود


+ این قضیه خوشبختی موکولی هم قضیه جدی حساب میشه...  خیلی جدی 


+ دوست دارم تنها زندگی کنم... نمیشه حداقل چندوقت تنها باشم؟؟  

به شرطی که سوسک نباشه البته :-P 


+دوست دارم تنها برم مسافرت...  وای که چقدر این افسوس برانگیزه برای خیلی دخترا 


+ دلم میخواست گریه کنم...  از قبل امتحان یه جا یادداشت کردم شالیزار

که یادم بمونه

امروز رفتم شالیزار رو دانلود کردم و گریه کردم مثل قبلا 

قشنگ ترین سنتور نوازی که شنیدم به زندگانی

به قدری بوی شمال میده این موزیک که ممکنه روی سرتون سبزی در بیاد... 

نمی دونم چندسال پیش و به چه مدت...  هربار گوشش میدادم گریه می کردم و حالم خوب می شد 

میره تا عمق جون آدم 

هییی وطنننن کجاییییی... من کجاااااام


+ ینی واقعنی نمیشه چندوقت تنها باشم؟ 

بچه که بودم اگه یه آرزو و خواسته ای داشتم که خیلی محال بود... خودمو می زدم رو مود امیدواری و می گفتم فرداصبح که پاشم دارمش فلان چیزو...یا فلان جور... فقط کافیه بخوابم...  صبح که بشه همه چی عوض میشه


+ باید صبح بشه خورشید 

+ فک کنم قبول نشدم!  چه بیتر


۰۱ شهریور ۹۴ ، ۱۷:۴۲ ۲ نظر  ۰  ۰

__________________________________
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۲/۲۴
شیرین

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">