با من به بهشت بیا...

Simple

دوشنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۵، ۰۵:۰۰ ق.ظ


دیشب یهو موقع سحر دلم خواست از خودم عکس بگیرم!  همینجوری و یهویی!! 

این حس خوبی بهم داد!  با اینکه بقیه شون شاید بهتر بودن ولی این حالمو گفت

+ فاطمه دوست ندارم بسیار ناراحت ببینمت... 

+ فکر کنم نسبت به قبل تغییر کردم! 

+ روزای نوجوونی... برای خودم و کسایی که دوستشون داشتم فلق می خوندم 

فوت می کردم توی هوا 

لابه لای قاصدکا 

می خوندم تا شاید روزگارمون روشن شه 

حالا چه قدر بهش نیاز دارم.. داریم.. 

+ خداجان من تلاشمو می کنم تا سرپا بایستم ولی شدیدا پناه بر تو... 

+ دیگه حال ندارم توضیح بدم دقیقا از چند جهت و چرا و چطور؟؟ 

ولی همین که خدا بدونه کافیه... 

+ درست میشه همه چی... درست میشه... 

+ و بازم به یاد روزای نوجوونی... 

سرسخت پایدار مطمین من هستم 

من روی بسیاری را کم کرده ام... 


این شعر علی صالحی را باید بچسبانم به پیشانیم... 


موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۵/۰۴/۱۴
شیرین

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">