با من به بهشت بیا...

آیینه وار

سه شنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۵، ۰۱:۳۳ ق.ظ

تو نور روشن روزای بعدی

همون روزایی که آیینه وارن 

همون روزای خوش رنگ دل انگیز

که تو آغوششون پروانه دارن... 

تو می تونی با یک لبخند شیرین 

بدی های منو آسون ببخشی 

می تونی به کویر خشک قلبم 

تو به آهستگی بارون ببخشی


+ مانی... صدای عشقه 

+ بهتره چند وقت ننویسم... حداقل یه هفته

شاید برگردم به اون وضعیتی که داشتم خودمو وفق می دادم و بهتر می شدم 

+ اصلا این چند روز رو درک نکردم... سعی می کنم یادم بره 

همه چی داشت طبق انتظار پیش می رفت... 

دوباره... 

بی خیال... دارم یاد می گیرم در برابر سوال هایی که نمی تونم حالا جوابشون رو به دست بیارم... صبور باشم 

البته این صبوری برای سوال های انتزاعی زندگی خیلی راحت تره 

منم از اون ها شروع کردم و حالا...   


+ کاش می شد تو رو دید 

اما نمی دونم اصلا زندگی دیگه هیچ وقت همچین فرصتی رو میده یا نه... 

+ فردا که من رویت می شم و ماه رمضون تموم میشه :))))  از خونه می زنم بیرون... تا می تونم میرم بیرون.. 

سعی می کنم بسازم روزای خوبی رو... 


+ فعلا... 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۴/۱۵
شیرین

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">