با من به بهشت بیا...

نفس بادصبا مشک فشان خواهد شد

پنجشنبه, ۷ مرداد ۱۳۹۵، ۰۲:۱۱ ب.ظ

ف ر ا م و ش ی... 

یه وقتایی هم برای گذروندن روزهات سعی می کنی از ذهنت دورش کنی 

که گذشته و آینده و نگرانی ها رو فراموش کنی... 

اما یهو می بینی... 

تصویرش شده شبیه یه عروسک پارچه ای دور... 

که ممکنه قاه قاه به روت بخنده و از چشماش آتیش بیرون بزنه... 

ترسناکه 

بعد دوباره سعی می کنی مثل آدمیزاد به یادت بیاریش 

اما.. تحمل کردن روزها برات سخت میشه 

دریا بی عشق سرد است.. 

احتمالا نزار قبانی بود 

برو... پیش برو... تو می تونی... 

.

این روزها تنها امیدم این شده که خدا هیچ وقت بی خودی یه کاری نمی کنه یا اتفاقی رو پیش نمیاره 

نمیگه بزنیم مثلا پاشو بشکنیم یا همیشه در حسرت عشقش نگهش داریم تا یه خورده با فرشته ها بخندیم و مسخره ش کنیم... 

حتما خیری توی این روزای گرم و خشک هست... 

و البته سرد... سرد 

حسرت نداشتن چه خوبه... 

خدارو چه دیدی... شاید غصه رد شد 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۵/۰۷
شیرین

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">