با من به بهشت بیا...

برگچه های ماه فرو می ریزند...

سه شنبه, ۱۶ شهریور ۱۳۹۵، ۱۲:۵۱ ق.ظ

نامت را در شبی تار بر زبان می آورم 

ستارگان 

برای سرکشیدن ماه طلوع می کنند 

و سایه های مبهم

می خسبند! 


خود را تهی از ساز و شعف می بینم! 

(ساعتی مجنون 

که لحظه های مرده را زنگ می زند...) 


نامت را در این شب تار بر زبان می آورم! 

نامی که طنینی همیشگی دارد! 

فراتر از تمام ستارگان و 

پرشکوه تر از نم نم باران! 


آیا تو را چون آن روزهای ناب 

دوست خواهم داشت؟ 

وقتی که مه فرونشیند، 

کدام کشف تازه انتظار مرا می کشد؟ 

آیا بی دغدغه تر از این خواهم بود؟ 

دست هایم برگچه های ماه را فرو می ریزند... 


لورکا :)  با تاکید فراوان.. بازگردانی یغما گلرویی 


+ دیروز همون شعر سپیده ی لورکا رو توی یه کتاب دیگه با ترجمه ی دیگه ای دیدم! از تعجب وا رفتم. شعر نابود شده بود. به نظرم قشنگ نبود. 

خلاصه قبلا هم به این نتیجه رسیده بودم! یغما گلرویی لطفا همه کارهاتو از جمله عکاسی و شاعری و نقد های اجتماعی و...  بزار کنار و فقط ترجمه کن! گاهی هم ترانه. 


+ یه دلهره غریب و قریبی دارم...

دلهره... 


+ وقتی یه شعری که حسمه رو توی وب می نویسم.. خوش ندارم کپی پیستش کنم. 

دوست دارم خودم تایپش کنم

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۶/۱۶
شیرین

نظرات  (۱)

کارهای ترجمه‌ش اکثرن یغماگرین :))) از شاملو و سایر ترجمه.ها برداشته با کلمات متردفش بازنویسی کرده
من یغما رو خیلی قبولش داشتم بخاطر یکسری چیزا ولی واقعا کارای ترجمش دزدین‌:)))
پاسخ:
می دونستم میای همینو میگی:))))))  نمی دونم چرا همچین چیزی ته ذهنم بود!  یادم نیست از کی شنیده بودم 
پس اگه ترجمه شم از خودش نیست.. دیگه لطفا فقط ترانه بگه!  چون از بقیه کاراش خوشم نمیاد 
ولی اصلا به من چه :-| 
پس بنویسیم.. با افتخار برگردان شاملوی عزیز:-D 
البته رمان هم فکر کنم ترجمه می کنه یغما 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">