کاش همه مرد های جهان...
کاش همه مردهای جهان ادبیات می خوندن
کاش همه مردهای جهان شعور درک احساسات خودشون و دیگری رو داشتن
کاش همه مردهای جهان به زندگی، مرگ و فلسفه فکر می کردن
کاش همه مردهای جهان توی راه شناختن خودشون و عزیزانشون کمر همت می بستن
کاش همه مردهای جهان با همه حواس پرتی هاشون، حواس جمع چیزهایی که باید می شدن
کاش همه مردهای جهان به زن ایمان می آوردن
کاش همه مردهای جهان اون قدر مرد بودن که جایی هرچند کوچیک برای بها دادن به چیزهای ندیدنی توی زندگیشون باز می کردن
کاش همه مردهای جهان قلبشونو میشکافتن
کاش همه مردهای جهان به جای قدم زدن و فراموش کردن، گریه می کردن
کاش همه مرد های جهان به جای بازی کردن نقش معمول و دیکته شده ی یک مرد، خودشون بودن
کاش...
+ از چیزهایی که این اطراف می بینم
آدم ناراحت میشه که یه آدم یا اکثریت.. به خاطر چیزهایی که از بچگی براش ساختن و یه جورایی تربیت و تفکر جمعی، از مهم ترین جنبه های انسانی خودش دور بشه و فکر کنه خیلی غیر معموله پرداختن بهش
وقتی می بینی چه قدر مثلا به فلانی میاد که جور دیگه ای باشه... ناراحت کننده س
یه زندگی کارمندی.. بازنشستگی و دیگر هیچ؟
پول روی پول و همین؟
+ از این کاش ها برای زن ها هم زیاد میشه نوشت