چشمه آی چشمه
ولی اینجا بسوی آسمانهاست
هنوز این دیده امیدوارم
خدایا این صدا را می شناسی؟
من او را دوست دارم ، دوست دارم
.
.
این شعر فروغ امروز با من بود
.
.
دیروز استاد روانشناسیمون گفت : تا حالا همچین دانشجویی نداشتم ! خیلی تحسین برانگیزه ^_^
عطیه جون هم که بهم می گفت ..اقیانوس!! آرشید هم حتی باهام خوب بود و شوخی جدی تعریف می کرد
دیگه دلشونو بردم اصلا... :))
فقط سرکلاس شماست که زبونمون قفل زدن :| :)) البته غیر از قفل شدن من ... فضای کلاس ها و موضوعش هم هست دیگه به هرحال
راستی خیلی جالبه که تا حالا هیچ کدوم از استاد های مددکاری باهام خوب نبودن !!!!!!!!!! اصلا یادشونم نمی مونم !!!
دیگه واجب شد برم
.
.
البته مددکاری یه عشق و سادگی خاصی توش داره که آدمو نمک گیر می کنه . یه جوریه که هرجا و هرجور که باشی دوستش داری و میخوای استفاده ش کنی
.
.
هوفففففف...
.
.
راستی امروز میخواستم در راستای این باز کردن دیدها ... بگم که ترم یک قشنگ تیر خلاصو زدی
من یه تار مو اعتماد به این مملکت داشتم که ... که تیر آخر رو تو و مهشید باهم زدین :)))
چه قدر هم احساس خوشبختی دارم از اون موقع
خیلی کار خوبی می کنی ... فقط کاش کمتر اذیت بشی
تا کی ابله بمونیم؟!
.
.
خب دیگه من برم
:(
:)