Fragile heart
پنجشنبه, ۱۸ آذر ۱۳۹۵، ۱۰:۳۶ ب.ظ
کلا به نظرم از همه تعاملات ما میشه فیلم کمدی ساخت :| :)))
+ این هفته هم هفته عجیبی بود . یه چیزی در مایه های قلب و اطراف قلبم درد می گرفت و کلا یه حال های عجیبی داشتم .
نمی دونم از کی ولی چندهفته ای احساسش می کردم ولی به چشم نمیومد !!!! برای دکتر مهسا هم که شرح دادم اونم تعجب کرد
حالا این شنبه یکشنبه برم دکتر ببینم چی شده . البته دکترها که یا میگن هیچی نیس یا میگن داری می میری! در هردوحالتش چیزی نمی دونن
امروز هم خیلی حال نداشتم . دیروز به استاد ی گفتم حالم خوب نیست نمی تونم بمونم می رم. بعد گفت قیافه ت که خوبه ! منم گفتم آره قیافه م که خوبه :| :)))) حتما پیش خودش فکر کرد پیچوندمش :|
ولی خب می دونید چیه ... تصور کردم که قلبم به زبون اومده. یه جورایی برام یه نشونه بود که بیشتر باید مراقب خودم باشم
شاید داره بهم اعتراض می کنه مثلا یا میگه که زندگی هرجوری که پیش بره تو مجبوری مراقب من باشی ... یا میگه که زیادی حساسیت به خرج داده ای همیشه ... یا زیادی انرژی گذاشته ای جایی که نباید
به هرحال یه جور لایه خنثاییت گذاشته که حتی این چند روز هرکی می دید منو میگفت چرا این شکلی نگاه می کنی
+میفرماد که ... تو میری ... آره می دونم ... نمیگم که بمون پیشم .. ولی تا لحظه رفتن یه عالم عاشقت می شم ... :(
+ میفرماد که ... دلم میخواست که تو رو حبس کنم تو صدام ... هیچکی به غیر از تو مهم نبود برام ...
+ میفرماد که ... از سینه بی تو شعری بیرون نیارم آورد ... بعد از تو تا همیشه این تیغ در نیام است ...
+ میفرمام و میفرمایند که ... نمیشه هیچی رو با دست خودت نگه داری ... هرچی بخواد شه خودش می شه
+ میفرماد ... ته آرزوهای من این شده ... ته آرزوهای ما رو ببین ... فقط چند لحظه ...
+ هی دل ای دل ای دل :| :))))
+ همین که تو دوست داشته باشی دفتر ما رو ...... کافیه
خوشحالم
+ مناسبت داره گوش دادن Fragile ! البته ندارمش در دسترس :؟
۹۵/۰۹/۱۸