گریز های ما به دیگر اقلیم ها...دلبستگی آخ دلبستگی
سه شنبه, ۷ دی ۱۳۹۵، ۱۰:۱۲ ق.ظ
هی مولانا ...
از خودت به کجا می گریزی ...!!
به شمس ؟
.
.
.
شمس موندنی نیست
هیچ شمسی موندنی نیست
.
.
.
حتما قیاس مع الفارغیه ... اما من تمام دیشب فکر کردم
حتی وقتی خواب بودم هم فکر کردم
.
.
.
عجب سوالی بود!!
.
.
.
فهمیدم که چرا بعضیا خاطرات عشقشونو میزارن توی گنجه و گه گاه میرن سراغش توی تنهایی
میرن که هوایی تازه کنن
تا کمی از خودشون برن
.
.
.
تو که از دور می بینی ... تو حل کن این معما را
.
.
.
دو پادشاه در یک اقلیم نگنجند...
.
.
.
شهر هایی که بعضی آدم ها توی خودشون دارن ... از شهری به شهری گریختن ...
در حاشیه رشد کردن
در سایه رشد کردن ؟ مثل یه بلوط؟
.
.
.
زندگیامون جز فهم هزار باره یک مفهوم تکراری نیست
.
.
.
اینقدر توی حاشیه بودی که حالا نمی تونی خودتو غیر از حاشیه زیستن تصور کنی
حالا بعضی حاشیه ها امن و دوست داشتنی و بعضی ناامن
.
.
.
یک تعارض بارز و مهم هم کشف کردم دیشب
.
.
حالا آدم ها چرا از خودشون می گریزن؟ اینقدر با خودت بودن و خودت قدرت بودن سخته؟
.
.
عشق های از این دست یا حتی کلا ... مثل سفر می مونه
.
.
بعدش سفرت می شه خاطره ...
.
.
البته قبول دارم و می بینم که خیلی ها به سفرشون ادامه می دن و با هم می مونن اما دیگه اسمش سفر نمیشه .... همه چیز در ادامه تغییر می کنه
اون وقت چیزهایی پیش میاد که به شدت رنگ و بوی زندگی معمولی و روزمره داره !!!
.
.
وقتی تو دستای صخره موجی آهسته می میره ...
.
.
چند روز خوردن قرص های دکتر قلبمو خوب کرد اما دیروز که درباره عین براش حرف می زدم ، به وضوح قلبم درد می گرفت
.
.
قصه این است ... جان من .. زیبای من ...
.
.
تو خیلی دوری ... خیلی دووور
.
.
معنی ابتدا
معنی اشتباه
معنی انقضا
انتها
معنی استمرار
گذشتن و رفتن پیوسته
تکرار
گذشتن و رفتن پیوسته
تکرار
گذشتن و رفتن پیوسته
تکرار
تو خیلی دوری
خیلی دوری
تو خیلی دوری
خیلی دوری ...
.
.
با تشکر از بمرانی ها
.
.
حالا باید فکر کرد که کدوم استعداد یا مفهوم اساسی تحریف می شه و این گریز ها میشه؟
۹۵/۱۰/۰۷