روی آر
به دین حق
حق گرایانه
به فطرتت
بازگرد!
دنباله ی رد پای عشقی بی حد و مرز
به پاکی کودکی هایت
به دنیایی برگرد
که جان خسته ات را سرشار می کند
اونا که بودن! چرا رفتن اصلا
اه...
من بودم و سه تا از ترم دوییا
.
.
غمگینم... از دانشگاه تا صفاییه پیاده رفتم حالم بهتر شه...
.
.
ولی اومدم خونه تازه فهمیدم هنوزم غمگینم... :(
.
.
هییییی...
.
.
آدمی چه می تواند بکند
جز
صبر
صبر
تا تمام شود
...
خیلی طولانیه و یه سری حرف ها برای جستجوی یه فکر... مخاطب نصایح و نطق هاشم فقط خودمم... عادت دارم همیشه اینجوری با خودم گپ می زنم :-D همین دیگه... نخونید اصلا... چه کاریه :-D
:
کاش یه ظرف... ازونا که دامبلدور داشت
و یه عالمه از اون مایع های رنگی و جادویی داشتم
.
.
هری پاتر فکر کنم صورتشو میگذاشت توی اون مایع... یا شایدم میخورد یادم نیست..
بعد می رفت یه جایی توی خاطرات
.
.
البته که من هیچ نیازی به خاطرات ندارم مگر اینکه قرار باشه نبینمت
.
.
یه مایع جادویی میخوام که توش پر از تخیل و انعطاف پذیری و رویا و رنگ و امید باشه... یا یه داستان قشنگ که خودش می دونه چه طور باید پیش بره
بعد از شنیدن حرف های خشک و منطقی... کله مو بزارم توش حالم خوب شه
.
.
بچه که بودیم... چه قدر رویاها وتخیلاتمون در دسترس بود
هیچ لزومی نداشت بنویسیمشون ... یا نگران چطور پیش رفتنش باشیم
هر فکری می تونست هزار بار ویرایش بشه و هربار هم بهترین باشه
البته ما بودیم که بزرگ شدیم ولازم دونستیم که فکرهامونو ثبت کنیم
ما بودیم که نگران چه طور پیش رفتنش شدیم
ما بودیم که به خودمون شک کردیم...
ما بودیم که اصلا به خودمون اعتماد زیادی کردیم
.
.
خیلی خودمو دوست داشتم... از وجود داشتنم حالم خوب بود...
با اینکه دوست داشته نمی شدم چندان
.
.
خیلی چیزها رو دوست داشتم... شهر سبزمونو با تموم جزییاتش.. عطیه.. میم کوچولوی عزیز و خواستنی...
هرچی که دوست داشتم... دوست داشتم برای دوست داشتن...
.
.
چه قدر غرق بودم
.
.
اون روزها برای خودم یه دنیای رنگی داشتم... چون باید بود
نه به هیچ قصدی... نه اینکه ثبت کردن مهم تر از اون نیاز باشه
اون روزها هر خوندنی برای لذت بردن بود
.
.
حالا چی؟ همه چی همینقدر معمولی؟
چه قدر بده دنیایی که فکر می کنه فقط همینیه که هست و نشون میده
.
.
یاسی چی کار می کنه که روی نوک موهای خرگوش باقی بمونه؟
خرگوشی که از کلاه شعبده باز بیرون میاد
و اگر بین تار موهاش گم بشی... نمیفهمی کی هستی و کجایی... خرگوش چیه
و روی نوک موی خرگوش هم نمی فهمی اما... این سوال و معما جلوی چشماته
.
.
نمی دونم چرا ولی چند دور پشت هم.. دارم آهنگ هفت سین مانی رو گوش میدم
شاید حالتش... شعرش که به این روزها نمیخوره...
.
.
+ حالا بعد این حرف ها... ولی همین فکرها هم خودش نشونه مثبتیه
همه چی بهتر میشه
حالا بعد چند ماه رفتم دانشگاه... بهم نساخته
یاد روزای زندگی زیرآب سال93 و مسائل پیرامونش افتادم
+ احتمالا یاسی هم همینکارو می کنه
البته مسلما روی نوک موی خرگوش بودن... توی نروژ راحت تره از ایران!
با این همه...
+ عجب رشته ای داریما! هر روز میریم از دردها و بدبختی ها می شنویم میایم خونه... می شنویم میایم خونه... ته همش هم همینه که بسترسازی های مناسب وجود نداره و.....
+ حالا همه به یاری ایراد می گیرن... و خب تا حدودی هم خواب آور درس میده ولی عوضش خیلی حس امید خوبی به آدم منتقل می کنه
+ ولی نباید کمال گرا بود آخه... واقعا هرکسی اومده روی زمین که به سهم خودش درواقع اولا خراب نکنه و دوما یه کمی خیرش برسه
به هرحال ما نمی تونیم خطای گذشتگان رو به دوش بگیریم
هرکسی رو میزارن توی گور خودش. ولی خب مجبوریم خطای گذشتگان رو بپذیریم
ما که صاحب دنیا که نیستیم... مسوول دنیا هم نیستیم!
همه چی خودش صاحب داره... والا! پیامبرشم که پیامبر بود... مسوول گناه دیگران نبود
وظیفه خودشو انجام داد و تمام!
همیشه همه چی با حداقل ها پیش رفته
هرکاری می تونی انجام بده.. نمی تونی برو... رد شو... بگذر
اصلا به ما چه که چی قراره بشه
+ یه دنیایی دوست دارم... که توش آروم باشم و مثل بچگیام در دسترسم باشه و با یه سری باید ها و نباید ها پوشونده نشده باشه
مسلما منظورم خیالاتی شدن نیست البته :-P
از واقعیت ها نمیشه فرار کرد ولی همه چیز واقعیت ها نیستن
البته اون چیزی که بهش میگن این روزها واقعیت
+ آخییییشششش! چه قدر خوب شدم :-D
چند صفحه هم دستی نوشتما!
اصلا حال نمی کنم وقتی تفکر بقیه روی ذهنم سوار باشه
درواقع بیشتر نگرش! منم خیلی حساسم.. درجا می گیرم.
+ یه بار برای میم نوشته بودم که مثل یه اسفنج می مونم که همه چی رو به خودش جذب می کنه و داغون میشه
+ البته الان خیلی قلق خودم بیشتر دستم اومده
+ تاثیرپذیری بد نیست... باعث میشه نقاط پنهانی رو کشف کنی
همه تاثیر می گیرن... فقط بعضیا حساس ترن و واکنش نشون میدن سریع
مثل آلرژن ها که خود به خودی چیزهای بدی نیستن ولی برای بعضیا آلرژی ایجاد می کنن
+ هنوزم که دارم می نویسم :-|